English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (6847 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monkey hang U اویزان شدن ژیمناست با یک دست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
upper arm hang U اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
Other Matches
gymnast U ژیمناست
gymnasts U ژیمناست
leaps U جهش ژیمناست
full U چرخیدن ژیمناست
leap U جهش ژیمناست
fullest U چرخیدن ژیمناست
leaped U جهش ژیمناست
tumbler U ژیمناست زمینی کار
straddle vault U پرش پا باز ژیمناست
stutz U عقبگرد جلو ژیمناست
half circle U چرخش نمیدایره ژیمناست
stag leap U پرش پا باز ژیمناست
tumblers U ژیمناست زمینی کار
cut U درو زدن ژیمناست
landing U فرود ژیمناست به زمین
cuts U درو زدن ژیمناست
landings U فرود ژیمناست به زمین
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled U دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled up U دوبار چرخش کامل ژیمناست
toe stand U ایستادن ژیمناست روی نوک پا
croup U انتهای خرک نزدیک ژیمناست
dismount U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
english hand balance U بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
dismounting U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
dismounts U پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
support U تکیه بدن ژیمناست روی دستها
single leg balance U حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
spot U کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
spots U کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
swing half turn U تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
muscle up U بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
chest roll U چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
near side U سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
split lean U پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
extending U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extends U کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
wraparound U چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
mags U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag U ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
dangles U اویزان
clinching U اویزان
dangling U اویزان
dangled U اویزان
clinches U اویزان
clinched U اویزان
clinch U اویزان
overhanging U اویزان
dangler U اویزان
dangle U اویزان
penduline U اویزان
suspension bridges U پل اویزان
pendent U اویزان
pensile U اویزان
suspension bridge U پل اویزان
hangs U اویزان کردن
flappy U اویزان وگشاد
hook on U اویزان کردن
hitch tie U گره اویزان
lippy U پر رو دارای لب اویزان
suspensions U اویزان کردن
suspensions U اویزان اویزانی
basket tie U گره اویزان
suspension U اویزان اویزانی
suspension U اویزان کردن
hang U اویزان کردن
hook-ups U نقشه اویزان
overhang U اویزان بودن
suspension bow U رکاب اویزان
suspension bucket U سطل اویزان
suspension cable U کابل اویزان
suspension insulator U مقره اویزان
suspension ladder U نردبان اویزان
dangles U اویزان بودن
monorails U ترن اویزان
monorail U ترن اویزان
suspend U اویزان کردن
suspending U اویزان کردن
suspends U اویزان کردن
overhead rial U ریل اویزان
overhangs U اویزان بودن
hook up U نقشه اویزان
pendant switch U کلید اویزان
dangled U اویزان بودن
dangle U اویزان بودن
hook-up U نقشه اویزان
stages U نیمکت اویزان
stage U نیمکت اویزان
dangling U اویزان بودن
stockli U حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
to hand out U از پنجره اویزان کردن
hanging pawns U پیادههای اویزان شطرنج
hanging scaffold U چوب بست اویزان
impendent U تهدید کننده اویزان
kiting U اویزان شدن از گلایدر
dangle U اویزان کردن اویختن
sling load U بار اویزان از هواپیما
hanging U اویزان درحال تعلیق
overhangs U اویزان کردن یا شدن
overhang U اویزان کردن یا شدن
earlobes U قسمت اویزان گوش
earlobe U قسمت اویزان گوش
dangling U اویزان کردن اویختن
acrochordon U دارای زگیل اویزان
dangled U اویزان کردن اویختن
chapfallen U دارای چانه اویزان
basket hitch tie U گره اویزان دو خفتی
dangles U اویزان کردن اویختن
suspend U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
hanging arrow U تیر اویزان شده به هدف
suspending U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
parasol wing U بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
suspension ribbon U لنت اویزان کردن نشان
machanic U کمربند ایمنی اویزان از سقف
suspends U اویزان شدن یا کردن اندروابودن
rosulate U روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
shag U پارچه مویی زبر اویزان بودن
impend U اویزان کردن در شرف وقوع بودن
takle U به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
shags U پارچه مویی زبر اویزان بودن
shagging U پارچه مویی زبر اویزان بودن
grab rope U طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
drag line U طنای اویزان از بالن هنگام فرود
sky surfer U هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
hand glider U هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
flaps U لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flapped U لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
kago U تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
flap U لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
gonfalon U پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
seats U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seat U وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
live box U جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
hangnail U ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
hang U قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs U قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
tinsica U چرخ ارابه با نیم چرخ ژیمناست
plumb rule U ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
hung bomb U بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
aweigh U تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
tackled U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackles U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackling U چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
sagged U اویزان شدن صعیف شدن
sags U اویزان شدن صعیف شدن
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
sag U اویزان شدن صعیف شدن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com